یادداشت پر بود از ادعاهای بیپایه و اساس. عجیب هم نیست که چنین جماعتی، رسانهای را که علیرغم همه ضعفها هنوز تریبون انقلاب است هدف قرار دهند.
اولین نکتهای که باید به آن پرداخت، بحث استقلال است. استقلال همان رمزی است که جمهوری اسلامی ایران را از میان طوفانهای سهمگین عبور داده و به الگویی جهانی تبدیل کرده. نویسنده یادداشت طوری از استقلال حرف زده که گویی رسانه ملی باید تبدیل شود به بلندگوی تفکر غربپرستانه، اما آیا استقلال این است؟ استقلال یعنی رسانه ملی پژواک تفکر غربپرستی و مردابگونه نباشد بلکه تریبونی باشد برای اندیشهای که در برابر طاغوت ایستاده. استقلال یعنی رسانهای که از دل انقلاب اسلامی برخاسته، با تمام توان از آرمانهای همین انقلاب دفاع کند.
نویسنده یادداشت، سخن از «درک فضای جهانی» کرده است، اما کدام فضای جهانی؟ شما جز فضای انحطاط غرب چیزی میشناسید؟ آیا از حرکتهای مقاومت در قلب اروپا خبر دارید؟ آیا صدای مستضعفان عالم را که از دل اندیشه انقلاب اسلامی برخاستهاند میشنوید؟ یا نه، فکر میکنید سواد یعنی تقلید کورکورانه از همان تفکراتی که غرب را به لبه پرتگاه کشانده است!
اگر نویسنده یادداشت، اندکی از لاک خود بیرون میآمد میدید امروز در هر گوشهای از جهان، مقاومت در برابر ظلم و طاغوت به یک جنبش جهانی تبدیل شده است. از لبنان و فلسطین گرفته تا یمن و حتی جنبشهای مردمی در اروپا و آمریکای لاتین، همه و همه بهنوعی از اندیشه انقلاب اسلامی الهام گرفتهاند.
رسانه ملی همان دانشگاه عمومی است که امام خمینی آن را اینگونه تعریف کردند، اما این دانشگاه باید چه چیزی را تدریس کند؟ گویا خیال میکند که این دانشگاه باید تبدیل شود به یک کلاس از صبح تا شب، برنامههایی بسازد که دلخوش کند به ایدههای لیبرالیستی، اما نه، این دانشگاه عمومی قرار است درس انقلاب بدهد. دانشگاه عمومی یعنی جایی که مردم، مقاومت را یاد بگیرند. یاد بگیرند که در برابر ظلم و طاغوت چگونه باید ایستاد. دانشگاه عمومی یعنی جایی که مردم به خودشان، به آرمانهایشان و به انقلابشان ایمان بیاورند. این دانشگاه اگر قرار باشد بلندگوی تفکرات مادی شود، دیگر دانشگاه نیست. یک شعبه بیخاصیت از همان روزنامههایی است که امروز بیشتر از مخاطب، کارمند دارند!
آنچه امام خمینی فرمودند و رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید کردند این است که رسانه ملی باید درس مقاومت و ایستادگی را به مردم بیاموزد. باید روحیه انقلاب اسلامی را در جامعه تقویت کند و بهجای ترویج مصرفگرایی، غربپرستی و پوچی مدرن، امید، ایمان و حرکت را در جامعه نهادینه کند.
البته این بهمعنای آن نیست که صداوسیما از ضعفها و کاستیها مبراست. همه میدانیم که این رسانه، با وجود تلاشهای بسیار هنوز فاصله زیادی با جایگاه مطلوب خود دارد، اما این دلیل نمیشود که بوقچیهای غرب_ که رسانههای مکتوب و مخاطبان خود را از دست دادهاند_ بهسمت رسانه ملی حملهور شوند و بخواهند این دانشگاه عمومی را به پایگاه ترویج اندیشههای خود تبدیل کنند.
از تحول در صداوسیما سخن گفته است. بله، ما هم معتقدیم رسانه ملی نیاز به تحول دارد، اما این تحول، باید درراستای تقویت اندیشه انقلاب اسلامی باشد. تحول یعنی حرکت سمت برنامههایی که بهجای سطحینگری و سرگرمی صرف، معرفت و بصیرت را در جامعه افزایش دهند.
تحول در صداوسیما یعنی بازگشت به آرمانهای انقلاب. یعنی ایستادگی در برابر طاغوت، یعنی ترویج اندیشه مقاومت و ایمان. این همان چیزی است که امام خمینی از ما خواسته بود و رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید کردهاند؛ و این تازه آغاز راه است. راهی که از صبح قریب شروع میشود و تا طلوع خورشید حقیقت ادامه دارد.
صداوسیما اگر میخواهد به رسالت خود وفادار بماند، باید به دانشگاه عمومی انقلاب اسلامی تبدیل شود؛ جایی که مردم، درس ایمان، مقاومت و ایستادگی را بیاموزند و با تمام وجود، به آرمانهای انقلاب اسلامی پایبند باشند؛ و از حرف حق نمیتوان گذشت. اینجا سخن از حقیقتی است که باید عیان شود. حقیقتی که اگر از آن عبور کنیم، راه را گم کردهایم. امروز صداوسیما در برابر دو راهیای تاریخی قرار دارد: یا به دانشگاه عمومی انقلاب اسلامی تبدیل شود و پیام مقاومت و ایستادگی را بهگوش جهانیان برساند یا در باتلاق تفکرات مردابگونه غربپرستان غرق شود و ماهیت خود را از دست بدهد. انتخاب با ماست.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
مدیرعامل «بنیاد ملی پویانمایی» معتقد است فرهنگ «تولید مشترک» و توزیع مسئولیتها تنها راه توسعه بینالمللی است
فریدون جنیدی معتقد است: یادگار فردوسی اثری عمیق است که نباید به شکل سطحی به آن نگاه کرد